Page images
PDF
EPUB
[ocr errors]

او يهوداه اسكر بوطي پسر شمعون بود زیرا که این کس بود که بعد او را تسلیم

کرد و يکي از آن دوازده نفر بود

*

باب هفتم مشتمل بر پنجاه و سه آیه

[ocr errors]

و

(1) بعد از اين عيسي در جلیل سیر میکرد زیرا که نمیخواست در یهودیه نماید بعلت آنکه یهودیان اراده داشتند که او را بکشند * (۲) و عیدِ

[ocr errors]

سیر

ވ

وه

خیمه بندان یهود قریب بود (۳) آنگه برادرانش باو گفتند از اینجا نقل مکان کن و در یهودیه برو تا شاگردانت کارهایی که میکنی به بینند (۱۴) زیرا که هیچ کس کاري پنهان نمیکند و میخواهد که خودش نمودار باشد چونکه تو این کارها ميكني خود را بجهانیان نمودار ساز (ه) چه برادرانش نیز بر او ایمان نیآورده بودند (1) عیسی بآنها گفت که وقت من هنوز نیآمده است اما وقت شما همیشه حاضر است (۷) جهان با شما کینه نمي تواند اما با من کینه ورزد زیرا که مي من در بارهء ایشان شهادت میدهم که افعالشان قبیح است (۸) شما بجهت این عید بروید و من براي عيد الحال نمیروم زیرا که وقتم هنوز تمام نشده است (۹) این سخنهارا با آنها گفته در جلیل ماند (۱۰) و چون برادرانش رفته بودند آنگاه خودش نه در

و

ورزید

[ocr errors]

ظاهر بلکه گویا که پنهاني براي عيد رفت * (11) پس یهودیان او را در عید تفخص کردند و گفتند او کجا است (۱۲) و همهمه عظیم در بارهء او در میان خلق برخاست چه بعضی گفتند که خوب شخصي است و دیگران گفتند نه بلکه مردم را فریب میدهد (۱۳) لیکن بعلت آنکه از یهود ترسیدند هیچ کس در باره او ظاهراً گفتگوئی نمیکرد * (۱۴) آخر در وسط عيد عيسي بهيكل

ވ

[ocr errors]

رفت و تعلیم کردن گرفت (۱٥) و یهودیان حیران شدند و گفتند این کس چگونه علم دارد با وجود آنکه تعلیم نگرفته است (۱۲) عيسي بآنها جواب داده گفت که تعلیم کردنم از آنِ من نیست بلکه از آن کس است که مرا فرستاده است (۱۷) و کسی که میخواهد خواهش او را بجا آورد او این

انجيل يوحنا

تعلیم مرا خواهد دریافت که آیا از خدا هست یا آنکه من از پیش خود میگویم (۱۸) آن کس که از پیش خود میگوید عزت خودرا طلبد و اما مي آن کس که عزت آن که او را فرستاده است طلب میکند راست است و در او غشي نيست (۱۹) آیا موسی نیست که شما را شریعت داده است لیکن هیچ کس از شما آنرا بجا نمی آورد چرا میخواهید مرا بکشید (۲۰) آن گروه در جواب گفتند که با تو دیوی هست کیست که میخواهد تو را بکشد

[ocr errors]
[ocr errors]

9

(۲۱) عيسي جواب داده ایشان را گفت که من یک کار کرده ام و شما همه حیران هستید (۲۲) که موسي شما امر بختنه کرده و حال آنکه از موسی

[ocr errors]

نیست بلکه از آبا است شما سبت هم آدم را ختنه

ހ

و

در روز سبت هم

ވ

[blocks in formation]

(٢٣) پس چون کسي در سبت ختنه مي يابد مبادا که آئين موسي شکسته (۲۳)

شود پس چرا شما بر من خشم میگیرید از آنکه شخصی را بالتمام در

من

سبت شفا بخشیدم (۲۴) موافق ظاهر حكم مكنيد بلكه حكم بعدل بكنيد *

مرا مي

شناسید و

میدانید که

(٢٥) بعضي از اورشلیمیان گفتند که آیا این آن کسی نیست که در قتلش هستند (٢٦) و اينك در ظاهر تکلم میکند بوی هیچ چیز نمیگویند شاید که بزرگان براستي دریافتند که این است في الحقيقت مسیح (۲۷) لیکن این کس را میدانیم از کجا هست و مسیح چون بیآید هیچ کس نمیداند که از کجا هست * (۲۸) عيسي در هیکل در تعلیم خود فریاد کرد و گفت شما از پیش خود نیآمده من از کجا هستم من ام اما آن کسی که مرا فرستاده است حق است و شما اورا نمي شناسيد (۲۹) ليكن من او را مي شناسم زیرا که من از جانب او هستم و او مرا فرستاده است (۳۰) پس او را خواستند گرفتار نمایند لیکن هیچ کس بر او دست نینداخت زیرا که وقتش هنوز نرسیده بود (۳۱) و بسياري از خلق بر او ايمان آوردند و گفتند آیا چون مسیح بیآید معجزه هاي بيش از معجزه هائي که این کس نموده است خواهد نمود (۳۲) و فريسيان مي شنيدند این

*

[ocr errors]

همهمه را که خلق در باره او میکردند پس فرستادند فریسیان و کاهنان بزرگ سرهنگان را تا او را بگیرند (۳) عيسي گفت من مدتِ قليلي ديگر با شما

ވ

که

هتسم بعد از آن بنزد آن کس که مرا فرستاده است میروم (۳۴) شما مرا جستجو خواهید نمود و نخواهید یافت زیرا که آنجائی من هستم شما نميتوانيد آمد (۳۵) یهودیان با یکدیگر گفتند که او بکجا خواهد رفت که ما او را نیابیم مگر بنزد پراکنده گان یوناني خواهد رفت و یونانیان را تعلیم خواهد داد (۳۶) این چه سخن است که گفته است که شما مرا جستجو خواهید کرد و نخواهید یافت و جائي که من هستم شما نمي توانيد آمد * (۳۷) در روز آخر که روزي بزرگ است از آن عيد عيسي بايستاد و فریاد کرده گفت که هر کس که تشنه است بنزد من آمده بیآشامد (۳۸) و آن کس که بر من ایمان بیآورد از درون او چنانکه کتاب گفته است رودهاي آب زنده گي خواهد ریخت (۳۹) این سخن را در باره روح گفت که آنهائی که بر او ایمان

که این مسیح

W

است

آورده باشند مقرر بود که بیابندش و هنوز روح القدس نیآمده بود زیرا که عيسى هنوز بجلال نرسیده بود (۴۰) و بسياري از آن جماعت سخنش را شنیده گفتند که بدرستی که این همان پیغمبر است (۴۱) و بعضي گفتند و بعضي گفتند که آیا مسیح از جلیل می آید (۴۲) آیا که کتاب نگفته است که از نسل دارد از بیت لحم از آن ده که در آنجا داود بود مسيح مي آيد (۴۳) پس بسبب وي در ميان آن جماعت اختلاف افتاد (۴۴) بعضي از آنها خواستند که او را بگیرند لیکن هیچ کس دست بـر او نينداخت * (۴۰) پس سرهنگها به پیش کاهنان بزرگ و فریسیان برگشته بایشان گفتند که چرا او را نیآوردید (۴۶) سرهنگان جواب دادند که گاهي آدمی حرف نزده است آنچنانکه این شخص میزند (۴۰) فریسیان بآنها جواب داده گفتند که آیا شما نیز فریفته شده اید (۴۸) آیا که هیچ کس از بزرگان یا از فریسیان بر او ایمان آورده است (۴۹) و این جماعت که

[blocks in formation]

شریعت را نمیدانند مورد لعنت هستند (۵۰) نيقوديمس آن که در

به پیشش آمده بود و یکی از آنها بود بآنها گفت (1) آیا که آئین ما بر پیش از آنکه از او بشنود و دریابد که چه میکند حکم میکند (۵۲) باو در جواب گفتند که آیا تو نیز از جليل هستي تفتیش کن و ببین که پيغمبري از جلیل گاهي مبعوث نشده است (٥٣) و هرکس بسوي خانه خود راه

گرفت

(1)

بر

باب هشتم مشتمل بر پنجاه و نه آیه

عيسي خم

و عيسي بطرف كوه زیتون رفت (۲) و صبح باز در هیکل حاضر شد و همه گيء مردم بنزدش آمده پس نشست و آنها را تعلیم داد (-) و نویسنده گان فریسیان زني را که در زنا گرفته شده بود به پیشش آوردند و او را در میان پا داشته (۴) با و گفتند که اي استاد این زن در وقت فعل زنا گرفته شده است (ه) و در توریت موسي بما فرموده است که اینچنین زنها سنگسار بشوند پس تو چه میگوئي (٦) و آنها این سخن را بر سبیل امتحان میگفتند تا جاي شکايت کردن بر او بیابند اما شدة بر زمین بانگشت خود نوشت (٧) چونکه در پرسیدن اصرار کردند راست نشسته بآنها گفت که آن کس که از شما بگـ گناه باشد بر او نخستین سنگ بیندازد (۸) بار دیگر خم شده بر زمین نوشت (۱) آنها این سخن را شنیده از شناخت خود ملزم شدند و ابتدا از بزرگان شده تا آخرين يك يك همه بيرون رفتند و عيسي تنها باقي ماند و آن زن در میان ایستاده بود (۱۰) عيسي راست نشسته هیچ کس را سواي آن زن ندید باو گفت اي زن آن مدعيان تو کجا رفتند آیا که هیچ کس بر تو حکم نکرده است (11) گفت که اي آقا هیچ کس پس عيسي باو گفت که من نيز بر تو حکم نمیکنم برو و دیگر گناه مكن * (۱۲) و باز عيسي بايشان فرموده گفت که نور جهانم و آن کس

من

که مرا پیروی نماید د تاریکی راه نخواهد رفت بلکه نور زنده گي را خواهد

داشت (۱۳) پس فریسیان باو گفتند که تو در باره خود شهادت ميدهي پس شهادت تو درست نیست (۱۴) عيسي بآنها جواب داده گفت که با وجودي كه من درباره خود شهادت میدهم شهادتم درست است زیرا که شما نمیدانید که من از کجا آمده

میدانم از کجا آمده ام و

ام و

بكجا

میروم

بکجا میروم و

(١٥) و شما بر حسب جسم حکم میکنید و من بر هیچ کس

حکم نمیکنم (١٦) و هرگاه که من حكم بكنم حكم من راست است زیرا که

که

شما

من تنها نيستم بلکه منم و پدر که مرا فرستاده است (۱۷) و در آئین نیز نوشته شده است که شهادت دو کس درست است (۱۸) من يك هستم در بارهء خود شهادت میدهم و پدر که مرا فرستاد نیز در باره من شهادت میدهد (۱۹) باو گفتند که پدرت کجاست عیسی جواب داد که شما نه مرا میشناسید و نه نه پدر مرا اگر مرا مي شناختید پدر مرا نیز شناختید * مي (۲۰) این سخنها را عيسي در خانه خزانه وقتي که در هیکل تعلیم میداد گفت و هیچ کس او را گرفتار نکرد زیرا که وقتش هنوز نرسیده بود * (۲۱) و عيسي باز ایشان را فرمود که من ميروم و شما مرا جستجو خواهید نمود و در گناه خود خواهید مرد و جائي كه من ميروم شما نمي توانيد آمد (۲۲) یهودیان گفتند که آیا خود را خواهد گشت که میگوید جائي که نمي توانید آمد (۳۳) و بآنها فرمود شما از تحتاني هستيد و من از فوقاني شما هستم از این جهان هستید و من از این جهان نیستم (۲۴) و من از آن سبب گفتم بشما که در گناههاي خود خواهید مرد زیرا که اگر شما ایمان نیآورید که منم در گناههاي خود خواهید مرد (٢٥) باو گفتند که تو کيستي عيسي بآنها گفت که من آن کسم که بشما در ابتدا گفتم (۲۶) بسیار چیزها

من ميروم

شما

در باره شما دارم که بگویم و شمارا حکم کنم لیکن او که مرا فرستاده است راست است و من هر آنچه از او شنیدم بجهانیان میگویم (۳۷) و آنها ندانستند که قصد او از این حرفها پدر بود + (۲۸) عيسي بآنها فرمود که

*

P

که چوری

« PreviousContinue »